La bohème
دراز کشیدم رو تخت و پاهام آویزون بود
داشتم بهش گوش میدادم و به سقف اتاقم نگاه میکردم
حس کردم یه عالمه اکلیل زرد از اون بالا ریخت رو صورتم
مثه نوجونیام
اون وقتا که روی چسب قطرهای میچسبوندمشون و انگشتمو میکشیدم روشون تا یه ترکیب براق زرد رنگ درست شه
مثه اون وقتا که از رو کاغذ اضافیاشو فوت میکردم و پخش میشد رو میزم
وقتی که اون لولهی پر از اکلیل رو برعکس میکردم و از نزدیک نیگا میکردم چجوری آروم دونه دونههای سبکش میوفتن
ورق کاغذو برمیداشتمو صندلی رو میکشدم عقب
الان همه چی داره یادم میاد
خیلی یهویی
بلند شدمو رفتم
نمیدونم دیگه چی شد
- ۰ نظر
- ۲۸ مرداد ۰۲ ، ۱۸:۰۱
- ۳۳ نمایش