روزای تابستونیم
چهارشنبه, ۲۶ تیر ۱۴۰۴، ۱۲:۴۵ ق.ظ
خیلی شرتی شپکی میگذره
بدون بهره
بدون یادبود
هیچی و سفید و خالی
حتی سفید نه، بیرنگ
امیدوارم که مراقبِ
خودمو لحظههام برام زیستن باشم
- ۰۴/۰۴/۲۶
خیلی شرتی شپکی میگذره
بدون بهره
بدون یادبود
هیچی و سفید و خالی
حتی سفید نه، بیرنگ
امیدوارم که مراقبِ
خودمو لحظههام برام زیستن باشم
این حس پوچی و بیرنگی رو خیلی خوب گفتی... انگار بعضی روزا فقط رد میشن، بیهیچ ردی. ولی همین که تهش نوشتی "امیدوارم مراقب خودم و لحظههام باشم"، یعنی یه نور کوچیکی هنوز هست. همون کافیه برای شروع دوباره. مراقب خودت باش، حتی اگه فقط در حد یه نفسِ عمیق
منم همین که احسان گفت...
بافتنی راه ننداختی؟
دائما یک سان نباشد حال دوران غم مخور
نمیشه یعنی همین که کنار آدم ها هستیم شاد باشیم از بودنشون.؟بهتر نمی گذره؟
چقد باهات هم نظرم
:)))))