برای بقا، برای تولد، بخاطر سبز
کمی مانده، کمی.
احتمالا اتاقی برای تو، زنده؛ غروب را میگذراند.
شمارهات را عوض میکنی. آنطور که خودت هستی، ظاهر میشوی.
یکم.
طاقت بیار.
تمام این شمارهها، کانالها و گروهها رو حذف میکنی.
لباسهای نو میخری،
موهات رو کوتاه میکنی،
رنگ میزنی،
عروس میشوی،
کتاب میخری،
میروی طراحی ثبتنام میکنی،
پیج میزنی،
خوشحالتر میشوی،
دوستهای تازه، هوای دیگه، خونهی دیگه، یه مدل دیگه
آدم خراب کردن های چیزهای درد آوری. هستی؟
نمیدونم.
من یکجاهایی نمیمونم. میرم.
تحمل کن. تحمل کن.
۴امتحان دیگه دارم. شهریور احتمالا ۱هفته تا ۱۰روزی نهایت گرفتارش شوم.
به هیچکس، هیچچی نمیگم.
مثل ۹۹درصد مواقع دیگه.
میرم، میرم کتابخونه، میرم جایی خودمو مشغول درس میکنم تا تموم بشه.
عیبی نداره.
تیر های آخر...
تمومه تمومه فاطمه.
قرار نیست برگردی، خودتم نمیخوای.
بعضی وقتا از خشمم، مسخرهی لهجه و قیافه و قد و دماغ و چشم و صدا و اخلاق زنندهی اون دختر میکنم. گاهی تو سرم بدبختیای اونو یهچیز خندهدار میبینم. یهچیزی که خیلی راحت میشه به روش آورد و دلشو شکست.
بعد حس بدی میگیرم.
نمیدونم.. من ناراحت شدم. منم حق دارم. حداقل حق اینو دارم که تو سرم دعوا کنم و به روی کسی بیارم؟ تو سرم..
و حتی ارزشی نداره
هیچی هیچ ارزشی
اسکویید گیم تموم شد. شبیه خانه شیرین یکی یکی اونایی که یه مدت از زندگیمو با دیدنشون گذروندم، دونه دونه رفتن
مهم نیست اگر جملههام فعل ندارن
دلم خوراکی میخواد.احتمالا
یه چیزی مثل کغوسان
دلم تنگ میشه، نمیشه؟
آدم بدهی رابطهها؟
برو برو برو برو برو تا جایی که راه داری، تا جونی تو پا داری... برو برو... جوونی تو
برو...
گیامو میزنمبغلم، راهی میشم
امیدوارم ببینمت
همین روزا،
۱۲متری.ای که توش زندگی کردی
من
من بچهم
همزمان گاهی فکر میکنم خیلی پیرم برای همهچیز
چند روزی هست که فکر میکنم اگر همهچی برای پوچ باشه، چی؟
تو گریه کنی برای چی؟ میخندی واسه چی؟ بهم علت نگو.. واسه چی؟ دقیقش؟ دقیقن واسه چی؟ چی؟ حتی به سوالم توجه نکن دقیقا.
بهت میگم اگر همهچی پوشالی بوده باشه، اگر دلیلی نباشه، اگر همهش سرگرمی باشه..
- ۰۴/۰۴/۱۵
لینک مستقیم صفحه پست جدید رو داشتین؟ واس ما بالا نمیاد اصلا هیچی، همون مرکز مدیریت موندیم