بند
چهارشنبه, ۱۹ دی ۱۴۰۳، ۰۱:۳۱ ق.ظ
اینجا در مورد خودم چیزای تازهای رو فهمیدم
فهمیدن؟ فهمیدن و درک کردن یه چیز عمیقه.
برای من در حد یه چیز سطحیه.
اینکه آره من اینجور دختریام احتمالا
میدونی؟
یکیش اینه که احتمالا دختر غمگینیام.
هم تا خود صبح قهقه میزنم
هم یه گوشه کز میکنم، بیفکر و خیره
هم از شدت فشار غم، چشم و گونهها و بینیم قرمز میشه
میگه خوبه که. من خیلی خوشم میاد تو سرما قرمز میشی
شاید باید جلوتر برم
شاید باید..
میدونی؟
نوچ..
منو باید گرفت، ماهی کوچولوی گوشهی تنگ تنگِ خونهی سبز کوچک
- ۰۳/۱۰/۱۹
- ۳۱ نمایش
قهقهه بهتر از غمه... با اون فرمون برو جلو...