مِه

اینو مینویسم امشب و یه وقت دیگه منتشر میکنم.

چهارشنبه, ۹ شهریور ۱۴۰۱، ۱۲:۳۵ ق.ظ

یادم میمونه چقدر منتظر موندم 

چقدر انتظار کشیدم 

چه انتظار های بیهوده ای 

برای چیزهای بیهوده تری کشیدم 

چه انتظار های بیهوده ای کشیدم! چه افراطی... چه بیهوده... چه بی عقل... 

با اینکه همه اینارو میدونستم. 

من از انتظار متنفرم! تنفر شاید شدید باشه براش اما بدم میاد! بدم میاد خیلیم بدم میاد. 

منتظر چیزای خوب بودن 

منتظر یه روز خوب رسیدن، با اینکه میگن روز خوبو باید ساخت! بدم میاد بدم میاد! 

منتظر بارون بودن وقتی هوا ابری شده و یا اعلام بارندگی کردن 

منتظر دوستت موندن وسط آشفتگی های عظیم

منتظر یه حرف موندن 

منتظر موقعیت خوب بودن 

منتظر اومدن پستچی 

منتظر بودن هی منتظر بودن هی انتظار هی بد بد بد 

من منتظر هیچی نیستم. نمیخوام منتظر باشم، نمیخوام. ن می خوام

  • ۰۱/۰۶/۰۹
  • ۶ نمایش

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">