مِه

متفکرِ یکم ناراحت

سه شنبه, ۱۷ اسفند ۱۴۰۰، ۰۸:۳۱ ب.ظ

از اون اولشم این رشته رو دوست داشت، با کلی پافشاری... یه جورایی همه چی دست به دست هم دادن که بره رشته ای رو بخونه که علاقه داشته بهش از همون اوله اول 

بعد یادمه من با کلی اکراه اومدم این رشته 

بعد الان اون همون ترم اولی با علاقه ی زیادش و کسب مهارت هایی که لازم داشت کم کم داره وارد بحث درامد و شغل میشه 

منم کلی از امیالمو کشتم 

وگرنه کیه که با علاقش بره سمت یه چیزیو موفق نشه؟

اصلا من همیشه به این فکر میکنم که ادم باید اون کاریو انجام بده که دوست داره و البته عقلانی هم هست، بعد اگر رسید به بن بست ناراحت نمیشه 

چون تصمیم خودش بوده، خودش خواسته 

من واقعا هیچیو نخواستم 

هی خودمو توجیه کردم و میکنم 

ولی واقعا می ارزه؟ من روحم کشش داره به چیزای دیگه که اینجا گیرم نمیاد، اگرم بیاد محدوده

ولی واقعا می ارزه؟ من چند سال دیگه میمیرم 

ولی واقعا می ارزه؟ من هی خودمو قانع میکنم 

فدا سرم اصن 

گوه تو همه چی اصن 

  • ۰۰/۱۲/۱۷
  • ۲۲ نمایش

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">